کد مطلب:34179
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:24
علت خضوع دشمنان در برابر حقيقت مردان خدا چيست؟
در وجود انسان، چراغي از عالم غيب روشن و نوري پرتو افكن است كه او را به راستي و حق پرستي، عدالت و امانت، راهنمائي مينمايد.
اين نور، بواسطه مددهائي كه از عالم غيب به او ميرسد؛ و در اثر اعمال صالحه و علم و معرفت و تربيت صحيح، قوت ميگيرد تا آنجا كه از اشعه آن، تمام باطن وسيع انسان روشن ميشود و هيچ نقطه تاريكي در وجود آدمي باقي نميگذارد.
چنانچه سوء رفتار و كردار زشت و توجه زياد از اندازه به امور مادي و محسوس و جهل و بي اطلاعي از حقايق و معارف و معقولات، موجب ميشود كه پردههائي ضخيم، بينش چشم دل را بگيرد و اشتغال به مناهي و ملاهي و حب دنيا و جاه و مقام و شهوات، بشر را سرگرم نموده و از تفكر در عواقب امور و سرنوشتي كه در پيش دارد و آيندهاي كه در انتظار او است باز ميدارد.
ولي در اين مرحله هم انسان هرچه سقوط كند، و مصداق «اُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» اعراف/179 گردد باز هم گاهي يك راهها و روزنهها و دريچههائي از وجودش به سوي عالم غيب و حقيقت باز ميگردد كه اگر بخواهد جهشي كند و خود را از سياهچال سقوط و محيط تاريك و پر از بحران شهوات و عالم حيواني بيرون اندازد، ميتواند.
تاريخ اسلام مشحون است از اقارير و اعترافات دشمنان سرسخت پيغمبر(ص) و ائمه طاهرين به حقيقت آنها.
آري دشمنان كينهتوز و متعصب و دنياپرست و مغرور اهلبيت(ع)، شهادت به فضيلت و حقپرستي آنها و بطلان خود ميداد و اقرار ميكردند كه حب دنيا يا عناد و لجاج آنها را به مخالفت برانگيخته است.
كساني كه علي(ع)، را خانهنشين كردند به فضايل او معترف بودند و او را لايقترين شخصيت عالم اسلام ميدانستند. معاويه و عمروعاص، چه در زمان حيات حضرت امير(ع) و چه بعد از حيات او، در مجالس خصوصي و حتي در مجالس عمومي مكرر از فضايل و علم و زهد علي سخن ميگفتند و گاهي تحت تأثير تذكر و ياد عبادات و زهد و عدالت آن حضرت ميگريستند. سخنان مروان وقتي در حمل جنازه حضرت مجتبي(ع) شركت كرد، معروف و مشهور است.
منصور دوانيقي همان كسي كه آن همه سادات و فرزندان پيغمبر را به قبيحترين وضعي كشت و بر حسب نقلهاي معتمده به امر او حضرت صادق(ع) را مسموم و شهيد كردند، بنا به نقل يعقوبي از اسمعيل به عليبن عبداللهبن عباس براي آن حضرت آنقدر گريه كرد كه ريشش از اشكش تر شد و ميگفت:
آقاي اهلبيت، و بقيه نيكان ايشان از دنيا رفت. سپس گفت: جعفر از آن كسان بود كه خدا در شأن آنها فرمود:
«ثُمَّ اَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذينَ اصُطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا» فاطر/32
و از كساني بود كه خدا آنها را برگزيد، و از پيشقدمان در خيرات بود.
پرتوي از عظمت امام حسين(ع)
آيةالله لطف الله صافي گلپايگاني
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.